یار جکیگوری
خوب بازم سلام همونطور که شاهد بودین همین یکی دو روز پیش در درون من خسته دل را براتون رو کردم و همه فهمیدین در درون من خسته دل چه میگذره ، ولی آیا در بیرون من خسته دل نیز مث در درونمه؟؟؟ نمی دونم چرا بیرون من خسته دل خیلی تابلوه ، یعنی هرکی منو میبینه سریع پی به سابقه ی لوتی گریم میبره و سریع رو پیشونیم اون چیزی را که نباید می خونه و سریع هم سوار میشه؟؟؟ آهان داشتم میگفتم ، البته ناگفته نماند امثال من تو شهر زیاد هست ، کافیه به دقت به خودتون تو آیینه نگاه کنین تا بفهمین که چقدر تعطیلین ، ساده هم نه بلکه تعطیل ، به قول یارو گفتنی اگه بگند طرف خ . ر اصلا اشکالی نداره ولی اگه خ . ر پالون شده باشیم خیلی بده که متاسفانه مال من چرمم هست که دیگه ؟؟؟ آهان یاد حسنی اقتادم که میگفت الاغ خوب و نازنین سر در هوا سم در زمین ... یه کمی به من سواری میدی؟؟؟ ولی اینبار الاعه میگه بله که میدم شایدم حسنی نگفته سوار میشه ؟؟؟ آره نگفته سوار میشه و ما بهش سواری میدیم؟؟؟ نمی دونم شایدم قصه روبه و کلاغ برای روبه و ااغ نیز صادقه که : روبه میاد و خره را میبینه و میگه : به به چه خری چه سری چه دمی عجب پایی ، یه کمی به من سواری میدی؟؟؟ الاغ آمد عر عری کند تا ابهت خود نمایان کند ناگه چشمانش را بست و روبه سوار شد!!! خلاصه که منکه کم کمک دارم عادت میکنم به خر بودن و سواری دادن امیدوارم که سوارکارن محترم نیز لذت برده باشند ، امید است که مسل جدید خرهای ای بی اس دار و ایر بک دار نیز برسند تا شاید به ما مجوز تردد ندهند و دیگر کسی سوار ما نشود تا برای خود بتوانیم روبهی شویم به دنبال خر آهان اینم بگم که یه وقت فکر نکنیم گاو همسایه خره ؟؟؟ نه مرغ همسایه غازه ها ؟؟؟؟ نه ما هم اگه خر خوب گیر بیاریم سوار میشیم شاید بدتر از همین الانی که خودم دارم سواری میدم
Design By : Pichak |